معنی فارسی hypothetizer

C1

شخصی که به ایجاد فرضیه‌ها می‌پردازد.

A person who formulates hypotheses.

example
معنی(example):

فرضی‌پرداز یک مدل نوآورانه برای نظریه ایجاد کرد.

مثال:

The hypothetizer created an innovative model for the theory.

معنی(example):

به عنوان یک فرضی‌پرداز، او دیگران را به تفکر انتقادی آموزش داد.

مثال:

As a hypothetizer, he trained others to think critically.

معنی فارسی کلمه hypothetizer

: معنی hypothetizer به فارسی

شخصی که به ایجاد فرضیه‌ها می‌پردازد.