معنی فارسی hypsiliform
B2هایپسیلیفور به شکلی اشاره دارد که به طور خاص در زیستشناسی و فنآوری توصیف شده است.
Referring to a type of form described particularly in biology and technology.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
شکل هایپسیلیفور ساختار برای مهندسان جالب بود.
مثال:
The hypsiliform shape of the structure was fascinating to the engineers.
معنی(example):
در زیستشناسی، یک شکل هایپسیلیفور میتواند بر نحوه تعامل یک موجود با محیطش تأثیر بگذارد.
مثال:
In biology, a hypsiliform form can affect the way an organism interacts with its environment.
معنی فارسی کلمه hypsiliform
:
هایپسیلیفور به شکلی اشاره دارد که به طور خاص در زیستشناسی و فنآوری توصیف شده است.