معنی فارسی hypsometrically

B1

به شیوه‌ای که به اندازه‌گیری ارتفاع مرتبط باشد.

In a manner relating to the measurement of elevation.

example
معنی(example):

داده‌ها به‌صورت هایپسومتریک تحلیل شد تا ویژگی‌های زمین‌ریختی مشخص شود.

مثال:

The data was analyzed hypsometrically to determine terrain features.

معنی(example):

پژوهشگر نتایج را به‌صورت هایپسومتریک ارائه داد تا درک را بهبود بخشد.

مثال:

The researcher presented the results hypsometrically to enhance understanding.

معنی فارسی کلمه hypsometrically

: معنی hypsometrically به فارسی

به شیوه‌ای که به اندازه‌گیری ارتفاع مرتبط باشد.