معنی فارسی hysterectomise
B1به معنای اقدام به عمل جراحی برای برداشتن رحم.
To carry out a hysterectomy.
- verb
verb
معنی(verb):
To perform a hysterectomy upon.
example
معنی(example):
پزشکان توصیه میکنند در صورت بروز عوارض شدید، هیسترکتومی کنید.
مثال:
Doctors recommend to hysterectomise if there are severe complications.
معنی(example):
این آخرین راه حل برای هیسترکتومی است زمانی که درمانهای دیگر جواب نمیدهند.
مثال:
It is a last resort to hysterectomise when other treatments fail.
معنی فارسی کلمه hysterectomise
:
به معنای اقدام به عمل جراحی برای برداشتن رحم.