معنی فارسی i'll be bound
B2عبارتی که به معنای تضمین یا والتزام به انجام چیزی است.
An expression indicating a strong obligation or promise.
- IDIOM
example
معنی(example):
من موظفم که به شما در پروژهتان کمک کنم.
مثال:
I'll be bound to help you with your project.
معنی(example):
اگر به کمک نیاز دارید، من موظف به ارائه آن هستم.
مثال:
If you need assistance, I'll be bound to offer it.
معنی فارسی کلمه i'll be bound
:عبارتی که به معنای تضمین یا والتزام به انجام چیزی است.