معنی فارسی i/o
B1اشاره به عملکرد و تعاملات ورودی و خروجی در سیستمهای کامپیوتری.
Referring to input/output operations in computer systems.
- preposition
preposition
معنی(preposition):
In lieu of; in place of; rather than.
مثال:
He walked to school instead of taking the car.
example
معنی(example):
عملکرد I/O برای سیستم حیاتی است.
مثال:
The I/O performance is critical for the system.
معنی(example):
ما باید عملیات I/O را بهینه کنیم.
مثال:
We need to optimize the I/O operations.
معنی فارسی کلمه i/o
:اشاره به عملکرد و تعاملات ورودی و خروجی در سیستمهای کامپیوتری.