معنی فارسی i say
B1عبارتی که برای بیان نظر یا پیشنهاد استفاده میشود.
An expression used to state one's opinion or suggestion.
- IDIOM
example
معنی(example):
میگویم باید همین حالا برویم.
مثال:
I say we should leave now.
معنی(example):
وقتی میگویم وقت رفتن است، وقت رفتن است.
مثال:
When I say it’s time to go, it’s time to go.
معنی فارسی کلمه i say
:
عبارتی که برای بیان نظر یا پیشنهاد استفاده میشود.