معنی فارسی i-beam

B2

نوعی تیر فلزی که مقطع آن شبیه حرف I است و برای ساخت استفاده می‌شود.

A structural beam with an I-shaped cross-section, used in construction.

example
معنی(example):

سایت ساخت و ساز از تیر I برای پایداری استفاده کرد.

مثال:

The construction site used an I-beam for stability.

معنی(example):

تیر I قوی است و به نگه داشتن ساختمان‌ها کمک می‌کند.

مثال:

An I-beam is strong and helps hold up buildings.

معنی فارسی کلمه i-beam

: معنی i-beam به فارسی

نوعی تیر فلزی که مقطع آن شبیه حرف I است و برای ساخت استفاده می‌شود.