معنی فارسی i-couldnt-tell-you
B1نتوانستن به کسی چیزی بگوید، به معنای عدم توانایی در ارائه اطلاعات یا افشا کردن رازها به شخص دیگر است.
To be unable to disclose information or secrets to someone.
- OTHER
example
معنی(example):
حتی اگر میخواستم، نمیتوانستم به تو راز را بگویم.
مثال:
I couldn't tell you the secret even if I wanted to.
معنی(example):
وقتی در مورد سورپرایز پرسیدی، نتوانستم چیزی به تو بگویم.
مثال:
When you asked about the surprise, I couldn't tell you anything.
معنی فارسی کلمه i-couldnt-tell-you
:
نتوانستن به کسی چیزی بگوید، به معنای عدم توانایی در ارائه اطلاعات یا افشا کردن رازها به شخص دیگر است.