معنی فارسی i-didnt-know-what-to-make-of-her-at-first
B1عبارت 'نمیدانستم چه نظری دربارهاش داشته باشم در ابتدا' به حالتی اشاره دارد که فرد در آغاز با شخص یا موقعیتی مواجه میشود و قادر به درک یا قضاوت درباره آن نیست.
To feel uncertain or unclear about someone or something initially.
- IDIOM
example
معنی(example):
در ابتدا، در مورد اینکه چگونه با او تعامل کنم، گیج شدم.
مثال:
At first, I was confused about how to interact with her.
معنی(example):
وقتی او را ملاقات کردم، مطمئن نبودم که چه نظری دربارهاش داشته باشم.
مثال:
When I met her, I wasn't sure what to think of her.
معنی فارسی کلمه i-didnt-know-what-to-make-of-her-at-first
:
عبارت 'نمیدانستم چه نظری دربارهاش داشته باشم در ابتدا' به حالتی اشاره دارد که فرد در آغاز با شخص یا موقعیتی مواجه میشود و قادر به درک یا قضاوت درباره آن نیست.