معنی فارسی i.c.
B1علامتی برای بیان شرایطی که در آن یک اقدام خاص باید انجام شود.
An abbreviation that stands for 'in case', used to introduce a conditional scenario.
- OTHER
example
معنی(example):
اصطلاح 'i.c.' میتواند به معنی 'در صورت' باشد.
مثال:
The term 'i.c.' could refer to 'in case'.
معنی(example):
باید یک ژاکت بیاوری، چون در صورت سرد شدن امشب نیاز میشود.
مثال:
You should bring a jacket, i.c. it gets cold tonight.
معنی فارسی کلمه i.c.
:
علامتی برای بیان شرایطی که در آن یک اقدام خاص باید انجام شود.