معنی فارسی iapygian
C2ایاپیجی، مربوط به ایاپیجز و فرهنگ و آثار آنها.
Iapygian, relating to the Iapyges and their culture and artifacts.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
فرهنگ ایاپیجی غنی و متنوع است.
مثال:
The Iapygian culture is rich and diverse.
معنی(example):
باستانشناسان آثار ایاپیجی را کاوش می کنند.
مثال:
Archaeologists explore Iapygian artifacts.
معنی فارسی کلمه iapygian
:
ایاپیجی، مربوط به ایاپیجز و فرهنگ و آثار آنها.