معنی فارسی ibm
B2آیبیام، یک شرکت چندملیتی فناوری و مشاوره است که در زمینه تولید سختافزار و نرمافزار فعالیت میکند.
International Business Machines Corporation, a multinational information technology company.
- NOUN
example
معنی(example):
IBM یک پیشتاز در فناوری است.
مثال:
IBM is a leader in technology.
معنی(example):
او به عنوان توسعهدهنده نرمافزار در IBM کار میکند.
مثال:
He works at IBM as a software developer.
معنی فارسی کلمه ibm
:
آیبیام، یک شرکت چندملیتی فناوری و مشاوره است که در زمینه تولید سختافزار و نرمافزار فعالیت میکند.