معنی فارسی ibuprofens
B1ایبوپروفن، دارویی که به عنوان ضدالتهاب و مسکن استفاده میشود و در کاهش درد و تب مؤثر است.
A nonsteroidal anti-inflammatory drug used to reduce pain, fever, and inflammation.
- noun
noun
معنی(noun):
An NSAID, isobutylphenyl propionic acid.
example
معنی(example):
ایبوپروفنها معمولاً مسکنهای درد هستند.
مثال:
Ibuprofens are commonly used pain relievers.
معنی(example):
پس از ورزش، بسیاری از ورزشکاران ایبوپروفن میخورند تا التهاب را کاهش دهند.
مثال:
After exercising, many athletes take ibuprofens to reduce inflammation.
معنی فارسی کلمه ibuprofens
:
ایبوپروفن، دارویی که به عنوان ضدالتهاب و مسکن استفاده میشود و در کاهش درد و تب مؤثر است.