معنی فارسی ice-falls

B1

آبشارهایی که از یخ تشکیل شده‌اند و معمولاً در مناطق سردسیر یافت می‌شوند.

Waterfalls that are composed of ice, typically found in cold regions.

example
معنی(example):

یخ‌افرازها از دیدگاه بسیار زیبا به نظر می‌رسیدند.

مثال:

The ice-falls looked breathtaking from the viewpoint.

معنی(example):

صدای یخ‌افرازها در دره طنین‌انداز بود.

مثال:

The sound of ice-falls echoed through the valley.

معنی فارسی کلمه ice-falls

: معنی ice-falls به فارسی

آبشارهایی که از یخ تشکیل شده‌اند و معمولاً در مناطق سردسیر یافت می‌شوند.