معنی فارسی ice-man
B1یخفروش، شخصی که یخ تولید یا توزیع میکند و در گذشته برای نگهداری مواد غذایی از آن استفاده میشد.
A person who distributes or sells ice, historically important for preserving food.
- NOUN
example
معنی(example):
یخفروش یخ تازه را به فروشگاه تحویل داد.
مثال:
The ice-man delivered fresh ice to the store.
معنی(example):
در گذشته، یخفروش برای نگهداشتن غذا خنک ضروری بود.
مثال:
In the past, an ice-man was crucial for keeping food cold.
معنی فارسی کلمه ice-man
:
یخفروش، شخصی که یخ تولید یا توزیع میکند و در گذشته برای نگهداری مواد غذایی از آن استفاده میشد.