معنی فارسی iceberger
B1یخکده، در واقع کلمهای با ترکیب یخ و برگر است، به معنای یک توده یخی.
A play on words combining 'ice' and 'burger', referring humorously to a large mass of ice.
- OTHER
example
معنی(example):
یک یخکده میتواند موانع خطرناکی در آب باشد.
مثال:
An iceberger can be a dangerous obstacle in the water.
معنی(example):
ملوانان باید به دنبال یخکدهها بگردند.
مثال:
Sailors must watch for an iceberger.
معنی فارسی کلمه iceberger
:
یخکده، در واقع کلمهای با ترکیب یخ و برگر است، به معنای یک توده یخی.