معنی فارسی iceless
B1بدون یخ، به حالتی اشاره دارد که در آن یخ وجود ندارد.
Without ice; often refers to drinks that are served at room temperature.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
نوشیدنی در روز گرم تازهکننده و بدون یخ بود.
مثال:
The drink was refreshing and iceless on a hot day.
معنی(example):
او ترجیح میداد نوشیدنیهای بدون یخ بخورد تا سرد نشود.
مثال:
He preferred iceless beverages to avoid the chill.
معنی فارسی کلمه iceless
:
بدون یخ، به حالتی اشاره دارد که در آن یخ وجود ندارد.