معنی فارسی icequake

B2

زمین‌لرزه یخی به معنای زلزله‌ای است که به خاطر شکست یخ بوجود می‌آید.

A seismic event caused by the breaking of ice.

noun
معنی(noun):

The concussion that occurs when large masses of ice break up due to contraction.

example
معنی(example):

یک زمین‌لرزه یخی زمانی رخ می‌دهد که یخ شکسته شود.

مثال:

An icequake occurs when ice breaks apart.

معنی(example):

زمین‌لرزه یخی به قدری شدید بود که در خشکی حس شد.

مثال:

The icequake was strong enough to be felt on land.

معنی فارسی کلمه icequake

: معنی icequake به فارسی

زمین‌لرزه یخی به معنای زلزله‌ای است که به خاطر شکست یخ بوجود می‌آید.