معنی فارسی icho
B2ایچو، نماد یا سنت فرهنگی که در یک جامعه یا گروه خاص اهمیت دارد.
A cultural symbol or practice significant to a community or group.
- NOUN
example
معنی(example):
ایچو نماد فرهنگی حیاتی برای روستا است.
مثال:
The icho is a critical cultural symbol for the village.
معنی(example):
آنها هر سال با رقصهای سنتی جشن ایچو را برگزار میکنند.
مثال:
They celebrate the icho festival every year with traditional dances.
معنی فارسی کلمه icho
:
ایچو، نماد یا سنت فرهنگی که در یک جامعه یا گروه خاص اهمیت دارد.