معنی فارسی ichthyal

B1

ایختالی، مرتبط با ماهی‌ها و ویژگی‌های آنها.

Pertaining to fish; relating to fish characteristics.

example
معنی(example):

ویژگی‌های ایختالی ماهی برای مطالعه جالب بودند.

مثال:

The ichthyal features of the fish were fascinating to study.

معنی(example):

ویژگی‌های ایختالی می‌توانند به طبقه‌بندی گونه‌های مختلف کمک کنند.

مثال:

Ichthyal characteristics can help classify different species.

معنی فارسی کلمه ichthyal

: معنی ichthyal به فارسی

ایختالی، مرتبط با ماهی‌ها و ویژگی‌های آنها.