معنی فارسی icterogenous

B1

به پدیده‌ای اطلاق می‌شود که به وجود آمدن زردی مربوط می‌شود.

Referring to the phenomena that give rise to jaundice.

example
معنی(example):

طبیعت ایکتروژنیک این وضعیت توسط متخصصان ارزیابی شد.

مثال:

The icterogenous nature of the condition was assessed by specialists.

معنی(example):

پزشکان باید مکانیسم‌های ایکتروژنیک را که در حال وقوع است، درک کنند.

مثال:

Doctors need to understand the icterogenous mechanisms at play.

معنی فارسی کلمه icterogenous

: معنی icterogenous به فارسی

به پدیده‌ای اطلاق می‌شود که به وجود آمدن زردی مربوط می‌شود.