معنی فارسی idcue
B1یک نشانه یا راهنما که به شخص کمک میکند تا یک عمل یا تصمیم خاص را انجام دهد.
A cue or signal that helps someone to take an action or make a decision.
- OTHER
example
معنی(example):
دانشآموزان در طول امتحان یک راهنمایی دریافت کردند.
مثال:
The students received an idcue during the exam.
معنی(example):
او همیشه از راهنمایی که مربیاش ارائه میدهد پیروی میکند.
مثال:
He always follows the idcue provided by his mentor.
معنی فارسی کلمه idcue
:
یک نشانه یا راهنما که به شخص کمک میکند تا یک عمل یا تصمیم خاص را انجام دهد.