معنی فارسی idealess
B1بدون ایده و آرمان، به معنای نداشتن مطالب و اهداف ایدهآل.
Lacking ideals or concepts of perfection.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او در پیگیری خوشحالی خود بدون ایده به نظر میرسید.
مثال:
He seemed idealess in his pursuit of happiness.
معنی(example):
زندگی بدون ایده گاهی اوقات میتواند احساس آزادی به همراه داشته باشد.
مثال:
Living an idealess life can sometimes feel freeing.
معنی فارسی کلمه idealess
:
بدون ایده و آرمان، به معنای نداشتن مطالب و اهداف ایدهآل.