معنی فارسی identification tag

A2

برچسبی که شامل اطلاعات شناسایی است و به منظور شناسایی یا پیدا کردن اشیاء استفاده می‌شود.

A tag that includes identifying information about an item.

example
معنی(example):

مطمئن شوید که یک برچسب شناسایی روی چمدانتان بزنید.

مثال:

Make sure to put an identification tag on your luggage.

معنی(example):

برچسب شناسایی به ما در پیدا کردن اشیاء گمشده کمک می‌کند.

مثال:

The identification tag helps us find lost items.

معنی فارسی کلمه identification tag

: معنی identification tag به فارسی

برچسبی که شامل اطلاعات شناسایی است و به منظور شناسایی یا پیدا کردن اشیاء استفاده می‌شود.