معنی فارسی ideogrammatic
B2مربوط به فرایند یا ویژگیهای ایدهنگاری.
Pertaining to or resembling ideograms.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
نمایش ایدهنگاری دادهها واضح بود.
مثال:
The ideogrammatic representation of the data was clear.
معنی(example):
او خلاصهای ایدهنگاری از پروژه را ارائه داد.
مثال:
She presented an ideogrammatic overview of the project.
معنی فارسی کلمه ideogrammatic
:
مربوط به فرایند یا ویژگیهای ایدهنگاری.