معنی فارسی idiocrasies
B1خصوصیات و رفتارهای غیرمعمول یا خاص افراد که آنها را از دیگران متمایز میکند.
Distinctive or peculiar traits of an individual.
- NOUN
example
معنی(example):
برخی از خصوصیات منحصر به فرد باعث میشوند افراد خاص شوند.
مثال:
Some idiocrasies make people unique.
معنی(example):
خصوصیات منحصر به فرد او برای دوستانش دلپذیر است.
مثال:
His idiocrasies are endearing to his friends.
معنی فارسی کلمه idiocrasies
:
خصوصیات و رفتارهای غیرمعمول یا خاص افراد که آنها را از دیگران متمایز میکند.