معنی فارسی idiocratical

B1

وابسته به خصوصیات عجیب یا منحصر به فرد.

Relating to unique or peculiar characteristics.

example
معنی(example):

رویکرد ایدوکراتیک او در تحقیقاتش بی‌نظیر بود.

مثال:

The idiocratical approach was unique to his research.

معنی(example):

روش‌های ایدوکراتیک او معمولاً مورد بحث قرار می‌گیرند.

مثال:

Her idiocratical methods are often debated.

معنی فارسی کلمه idiocratical

: معنی idiocratical به فارسی

وابسته به خصوصیات عجیب یا منحصر به فرد.