معنی فارسی idiotcies

B1

جمع احمق بودن، اعمال یا سخنان احمقانه.

Plural form of idiotcy; foolish actions or statements.

example
معنی(example):

کتاب پر از انواع احمقانه‌ها است.

مثال:

The book is filled with various idiotcies.

معنی(example):

او معمولاً احمقانه‌ها در استدلال‌هایشان را مورد اشاره قرار می‌داد.

مثال:

He often pointed out the idiotcies in their arguments.

معنی فارسی کلمه idiotcies

: معنی idiotcies به فارسی

جمع احمق بودن، اعمال یا سخنان احمقانه.