معنی فارسی idiotizing
B1احمقانه کردن، عمل ایجاد سردرگمی یا کماهمیت جلوه دادن یک موضوع.
The act of making something seem foolish or trivializing a serious matter.
- VERB
example
معنی(example):
نظرات او بحث را احمقانه میکرد.
مثال:
His comments were idiotizing the discussion.
معنی(example):
مسئله را احمقانه نگهدارید وگرنه حل نمیشود.
مثال:
Don't keep idiotizing the issue or we won't solve it.
معنی فارسی کلمه idiotizing
:
احمقانه کردن، عمل ایجاد سردرگمی یا کماهمیت جلوه دادن یک موضوع.