معنی فارسی idolish
B2شبیه به ستاره یا شخص محبوب.
Resembling an idol; charming or appealing like an idol.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ظاهر شبیه به ستاره خواننده، طرفداران زیادی را جذب کرد.
مثال:
The idolish appearance of the singer attracted many fans.
معنی(example):
او جذابیتی شبیه به ستاره داشت که همه اطرافیانش را مجذوب خود کرد.
مثال:
She had an idolish charm that captivated everyone around her.
معنی فارسی کلمه idolish
:
شبیه به ستاره یا شخص محبوب.