معنی فارسی idolistic
B1وابسته به یا ناشی از پرستش افراد مشهور یا الگوها.
Relating to or characterized by the worship or admiration of idols.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رویای آئینگرا او را به دنبال کردن حرفهای در موسیقی کشاند.
مثال:
Her idolistic dreams drove her to pursue a career in music.
معنی(example):
سبک زندگی آئینگرا ممکن است گاهی طاقتفرسا باشد.
مثال:
The idolistic lifestyle can sometimes be overwhelming.
معنی فارسی کلمه idolistic
:
وابسته به یا ناشی از پرستش افراد مشهور یا الگوها.