معنی فارسی idolous
B1دلباخته، کسی که دارای ویژگیهای یک بت یا الگو است و معمولاً مورد ستایش قرار میگیرد.
Having the nature or characteristics of an idol; admired.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
هنرمند جوان دلباخته مورد تحسین بسیاری قرار گرفت.
مثال:
The idolous young artist was admired by many.
معنی(example):
فطرت دلباخته او او را به الهامی تبدیل کرد.
مثال:
Her idolous nature made her an inspiration.
معنی فارسی کلمه idolous
:
دلباخته، کسی که دارای ویژگیهای یک بت یا الگو است و معمولاً مورد ستایش قرار میگیرد.