معنی فارسی idrisid

B2

دیناصوری ایدریسید، خانوادگی مشهور به خاطر مشارکت‌های علمی و فرهنگی در تاریخ.

A dynasty noted for its contributions to scholarship and culture.

example
معنی(example):

دیناصوری ایدریسید به خاطر مشارکت‌های علمی‌اش معروف بود.

مثال:

The idrisid dynasty was known for its scholarly contributions.

معنی(example):

متون تاریخی اغلب به میراث ایدریسید اشاره می‌کنند.

مثال:

Historical texts often mention the idrisid legacy.

معنی فارسی کلمه idrisid

: معنی idrisid به فارسی

دیناصوری ایدریسید، خانوادگی مشهور به خاطر مشارکت‌های علمی و فرهنگی در تاریخ.