معنی فارسی ifr

B1

IFR به مجموعه‌ای از قوانین در پرواز اشاره دارد.

A set of regulations under which a pilot operates an aircraft in weather conditions generally regarded as poor.

example
معنی(example):

IFR مخفف 'قوانین پرواز ابزار' است.

مثال:

IFR stands for 'Instrument Flight Rules'.

معنی(example):

خلبانان باید در حین آب و هوای بد به IFR پایبند باشند.

مثال:

Pilots must adhere to IFR during bad weather.

معنی فارسی کلمه ifr

: معنی ifr به فارسی

IFR به مجموعه‌ای از قوانین در پرواز اشاره دارد.