معنی فارسی ignorable
B2قابل نادیدهگرفتن، یا بیاهمیت.
Able to be ignored or disregarded.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
انتقادات او قابل نادیدهگرفتن بود و بر تصمیم من تأثیری نداشت.
مثال:
His criticisms were ignorable and didn't affect my decision.
معنی(example):
برخی از مسائل قابل نادیدهگرفتن هستند، در حالی که برخی دیگر مهم هستند.
مثال:
Some issues are ignorable, while others are crucial.
معنی فارسی کلمه ignorable
:
قابل نادیدهگرفتن، یا بیاهمیت.