معنی فارسی ilial

B1

ایلیال، مرتبط با ناحیه‌ای در بدن که به استخوان‌های خاصی اشاره دارد.

Pertaining to the ilium, a bone in the pelvis that is important for movement.

example
معنی(example):

درد ایلیال می‌تواند نشان‌دهنده مشکلات بهداشتی زیرین باشد.

مثال:

Ilial pain can be indicative of underlying health issues.

معنی(example):

منطقه ایلیال بدن برای حرکت بسیار حیاتی است.

مثال:

The ilial region of the body is crucial for movement.

معنی فارسی کلمه ilial

: معنی ilial به فارسی

ایلیال، مرتبط با ناحیه‌ای در بدن که به استخوان‌های خاصی اشاره دارد.