معنی فارسی ill-made
B1بدساخت، به معنی ساخته شده به طرز ضعیف یا ناخوشایند.
Poorly constructed or of low quality.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مبلمان بدساخت به سرعت خراب شد.
مثال:
The ill-made furniture fell apart quickly.
معنی(example):
آن اسباببازی بدساخت است و برای کودکان ایمن نیست.
مثال:
That toy is ill-made and not safe for kids.
معنی فارسی کلمه ill-made
:
بدساخت، به معنی ساخته شده به طرز ضعیف یا ناخوشایند.