معنی فارسی illabile
B1غیرقابل تحمل، به چیزهایی اطلاق میشود که نمیتوان به راحتی با آنها کنار آمد یا تغییرشان داد.
Referring to something that cannot be supported or borne; often used in a scientific context.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طبیعت غیرقابل تحمل ماده کار با آن را دشوار میکند.
مثال:
The illabile nature of the substance makes it difficult to handle.
معنی(example):
در آزمایشگاه، خواص غیرقابل تحمل ترکیبات مختلف را بررسی کردیم.
مثال:
In the lab, we studied the illabile properties of various compounds.
معنی فارسی کلمه illabile
:
غیرقابل تحمل، به چیزهایی اطلاق میشود که نمیتوان به راحتی با آنها کنار آمد یا تغییرشان داد.