معنی فارسی illapsed
B1ایلاپس شده، به وضعیتی گفته میشود که در آن بحث یا مکالمه به سکوت یا حالت بیحرکتی میرسد.
Describes a situation where a discussion or conversation falls into silence or inactivity.
- VERB
example
معنی(example):
بحث ایلاپس شد و همه را تفکرآمیز باقی گذاشت.
مثال:
The discussion illapsed, leaving everyone thoughtful.
معنی(example):
به محض معرفی موضوع، گفتوگو به سرعت ایلاپس شد.
مثال:
Once the topic was introduced, the conversation illapsed quickly.
معنی فارسی کلمه illapsed
:
ایلاپس شده، به وضعیتی گفته میشود که در آن بحث یا مکالمه به سکوت یا حالت بیحرکتی میرسد.