معنی فارسی illegitimacy
C1وضعیتی که قانونی یا معتبر نیست.
The state of being illegitimate; lack of legal status.
- noun
noun
معنی(noun):
The state or condition of being illegitimate
example
معنی(example):
غیرقانونی بودن سند سوالاتی را بوجود آورده است.
مثال:
The illegitimacy of the document raised questions.
معنی(example):
غیرقانونی بودن میتواند بر وضعیت اجتماعی فرد تأثیر بگذارد.
مثال:
Illegitimacy can affect one’s social standing.
معنی فارسی کلمه illegitimacy
:
وضعیتی که قانونی یا معتبر نیست.
