معنی فارسی illess
B1بیماری، ناتوانی یا عدم کارایی یک سیستم یا پروژه را توصیف میکند.
The state of being unhealthy or ineffective, particularly in a project or system.
- NOUN
example
معنی(example):
بیماری پروژه پس از اولین مرور واضح بود.
مثال:
The illess of the project was apparent after the first review.
معنی(example):
پرداختن به بیماری پروژه زود میتواند در زمان بعد صرفهجویی کند.
مثال:
Addressing the project's illess early could save time later.
معنی فارسی کلمه illess
:
بیماری، ناتوانی یا عدم کارایی یک سیستم یا پروژه را توصیف میکند.