معنی فارسی illguiding

B1

مشاوره یا راهنمایی که به سوی تصمیمات یا نتایج ناخواسته و نادرست هدایت می‌کند.

Providing direction or advice that leads to confusion or poor decisions.

example
معنی(example):

نصیحت اشتباه او را به مسیر اشتباهی برد.

مثال:

The illguiding advice led him down the wrong path.

معنی(example):

نظرات نادرست او همه را در جلسه گیج کرد.

مثال:

Her illguiding comments confused everyone in the meeting.

معنی فارسی کلمه illguiding

: معنی illguiding به فارسی

مشاوره یا راهنمایی که به سوی تصمیمات یا نتایج ناخواسته و نادرست هدایت می‌کند.