معنی فارسی illinoian
B1به معنای مرتبط با ایالت ایلینوی در ایالات متحده، یا ساکن آن.
A resident or native of Illinois.
- NOUN
example
معنی(example):
یک فرد ایلینویی بهترین دریاچهها برای بازدید را میشناسد.
مثال:
An Illinoian knows all the best lakes to visit.
معنی(example):
فرهنگ ایلینویی غنی و متنوع است.
مثال:
The Illinoian culture is rich and diverse.
معنی فارسی کلمه illinoian
:
به معنای مرتبط با ایالت ایلینوی در ایالات متحده، یا ساکن آن.