معنی فارسی illiquidity

B1

وضعیتی که در آن یک دارایی به سهولت به پول نقد تبدیل نمی‌شود و ممکن است برای خریدار یا فروشنده مشکلاتی ایجاد کند.

A situation where an asset cannot easily be converted to cash, creating potential problems for buyers or sellers.

example
معنی(example):

عدم نقدشوندگی در بازار می‌تواند خرید یا فروش را دشوار کند.

مثال:

Illiquidity in a market can make buying or selling difficult.

معنی(example):

سرمایه‌گذاران اغلب به دنبال دارایی‌های نقدی هستند تا از عدم نقدشوندگی جلوگیری کنند.

مثال:

Investors often seek liquid assets to avoid illiquidity.

معنی فارسی کلمه illiquidity

: معنی illiquidity به فارسی

وضعیتی که در آن یک دارایی به سهولت به پول نقد تبدیل نمی‌شود و ممکن است برای خریدار یا فروشنده مشکلاتی ایجاد کند.