معنی فارسی illuminati
B1گروه مخفی فرضی که برخی باور دارند در حال کنترل جهان هستند.
A supposed secret society that some believe controls world events.
- NOUN
example
معنی(example):
برخی از مردم به نظریه ایلومیناتی اعتقاد دارند.
مثال:
Some people believe in the Illuminati theory.
معنی(example):
ایلومیناتی معمولاً در نظریههای توطئه اشاره میشود.
مثال:
The Illuminati is often referenced in conspiracy theories.
معنی فارسی کلمه illuminati
:
گروه مخفی فرضی که برخی باور دارند در حال کنترل جهان هستند.