معنی فارسی illusionist
B2شخصی که با ترفندهای ذهنی و بصری، توهمات جادوگری را به نمایش می‌گذارد.
A performer of magic tricks; a magician.
- noun
noun
معنی(noun):
One who works with illusion or sleight of hand.
معنی(noun):
One who deceives by magical or mystical means.
example
معنی(example):
جادوگر تماشاگران را با ترفندهای خود شگفت‌زده کرد.
مثال:
The illusionist amazed the crowd with his tricks.
معنی(example):
جادوگر نمایش‌های جادوگری را اجرا می‌کند.
مثال:
An illusionist performs magic shows.
معنی فارسی کلمه illusionist
:
شخصی که با ترفندهای ذهنی و بصری، توهمات جادوگری را به نمایش می‌گذارد.
