معنی فارسی illuvium

B1

ایلوویوم، خاک یا مواد رسوبی که در نتیجه فرآیند ایلوویاسیون ایجاد شده‌اند.

Soil or sediment that has been enriched by illuviation.

example
معنی(example):

ایلوویوم می‌تواند بر بهره‌وری کشاورزی تأثیر بگذارد.

مثال:

Illuvium can impact agricultural productivity.

معنی(example):

این مطالعه بر ویژگی‌های ایلوویوم تمرکز داشت.

مثال:

The study focused on the characteristics of illuvium.

معنی فارسی کلمه illuvium

: معنی illuvium به فارسی

ایلوویوم، خاک یا مواد رسوبی که در نتیجه فرآیند ایلوویاسیون ایجاد شده‌اند.