معنی فارسی ilr
B1ILR، مقیاس و معیاری برای ارزیابی مهارتهای زبانی در سطح بین المللی.
A system used to measure language proficiency across different languages.
- OTHER
example
معنی(example):
ILR مخفف میز گرد زبانهای بین سازمانی است.
مثال:
ILR stands for Interagency Language Roundtable.
معنی(example):
مقیاس ILR مهارت زبان را اندازهگیری میکند.
مثال:
The ILR scale measures language proficiency.
معنی فارسی کلمه ilr
:
ILR، مقیاس و معیاری برای ارزیابی مهارتهای زبانی در سطح بین المللی.