معنی فارسی imaginated

B1

به شکل تخیلی یا ذهنی ایجاد شده است.

Created or formed in the mind; conceived.

example
معنی(example):

این داستان طی سال‌ها توسط نویسنده تصور شده بود.

مثال:

The story was imaginated by the author over many years.

معنی(example):

تمام شخصیت‌ها با جزئیات زیاد تصور شده بودند.

مثال:

All the characters were imaginated with great detail.

معنی فارسی کلمه imaginated

: معنی imaginated به فارسی

به شکل تخیلی یا ذهنی ایجاد شده است.